رشته ی وصال ابهام ها

هیچ اگر سایه پذیرد ما همان سایه هیچیم

رشته ی وصال ابهام ها

هیچ اگر سایه پذیرد ما همان سایه هیچیم

من اینجا رو درست کردم تا ازخودم از اتفاقا و از فکرام راجع به خودم، زمین و زمان بنویسم. امید دارم تهش که رسیدم اینا رو بچسبونم به هم بگم ببین چی شد اینجا رسیدی؟ و بعدش چشمامو ببندم و برم برای همیشه.

طبقه بندی موضوعی

آخرین مطالب

پایانی

جمعه, ۱۰ شهریور ۱۴۰۲، ۰۳:۰۱ ق.ظ

میم به پایان رسید و من حالا از همیشه تنها ترم... از همیشه تنها ترم ولی پنیک نکردم. سعی میکنم زندگی کنم. گرچه کل امروز رو خواب بودم. هیچی ندارم الان تو زندگی. نه دوستای زیادی نه فعالیتی و نه سفری. همه دوستای میم بودن. همه چی با میم شروع میشد و میم با من خوشحال نبود. این اواخر من هم خوشحال نبودم. گرچه جاش هنورم درد میکنه. سختیش مثل دفعه های قبل نیست. یکهویی و انفجاری نیست. قراره ذره ذره و اروم اروم تمومم کنه.... باید همه چی رو از اول پیدا کنم. باید دنبال دوست بگردم. جامعه بسازم...فعالیت بسازم... این دفعه واقعا باید اینکارارو کنم.... چی میشه؟ نمیدونم. طاقت میارم که ازش نخوام برگرده؟ نمیدونم. میدونم که خیلی چیزا جلوی رومه که باید انجام بدم. خیلی کارا...

موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۲/۰۶/۱۰
پریسا

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی