رشته ی وصال ابهام ها

هیچ اگر سایه پذیرد ما همان سایه هیچیم

رشته ی وصال ابهام ها

هیچ اگر سایه پذیرد ما همان سایه هیچیم

من اینجا رو درست کردم تا ازخودم از اتفاقا و از فکرام راجع به خودم، زمین و زمان بنویسم. امید دارم تهش که رسیدم اینا رو بچسبونم به هم بگم ببین چی شد اینجا رسیدی؟ و بعدش چشمامو ببندم و برم برای همیشه.

طبقه بندی موضوعی

آخرین مطالب

۱ مطلب در خرداد ۱۴۰۲ ثبت شده است

روزهارو با خودم سر میکنم. رابطم با میم دیگه خوب نیست انگار دیگه هیچ ذوقی ندارم. چرا؟ چون خیلی چیزا. چون نا امیدم کرده. وقتی غمگینم میگه چرا همش  پایینی وقتی انرژی م بالاست میگه چرا هایپری. نا امیدم. و خب نمی خوام هم از دستش بدم. 

بعد از حسام دوبار سعی کردم تراپی رو شروع کنم. هر دو دوتا خانم زن. خوب نبودن. تو هر دو دفاع داشتم به نظرم ادای تاثیر گذاری در میوردن بیشتر. به نطرم خیلی کلیشه بود جلسات. امروزیه که خیلی جالب بود. تو یه ساعت ۴۰۰ تا یرچسب زد بهم. بدون شناخت. حالت صداشم خیلی مصتوعی عوض میکرد. خیلی به زور تحملش کردم. انگار بیشتر از تراپیست دلم روانکاو میخواد. یکی که بره تو دل وجودم و بذاره با هم کشف کنیم که چمه. 

 

روزها سخت میگذرن. از پارسال تا الان انگار سه سال گذشته. تجربم از ادما عوض شده. پول دراوردم. سرکار رفتم . با این حال وقتی الان به حال خودم تگاه میکنم چیزی نمیبینم جز همودگی و عدم کنترل روی زندکی انگار این زندگیه که روی من سواره به جای من روی زندگی.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۳ خرداد ۰۲ ، ۰۲:۵۲
پریسا