رشته ی وصال ابهام ها

هیچ اگر سایه پذیرد ما همان سایه هیچیم

رشته ی وصال ابهام ها

هیچ اگر سایه پذیرد ما همان سایه هیچیم

من اینجا رو درست کردم تا ازخودم از اتفاقا و از فکرام راجع به خودم، زمین و زمان بنویسم. امید دارم تهش که رسیدم اینا رو بچسبونم به هم بگم ببین چی شد اینجا رسیدی؟ و بعدش چشمامو ببندم و برم برای همیشه.

طبقه بندی موضوعی

آخرین مطالب

۱۱ مطلب در آذر ۱۳۹۷ ثبت شده است

پاشو پاشو پاشو و استارت بزن ...

تا قله چیزی نمونده 

اروم اروم قدماتو بردار و شک نکن که میرسی...

میرسی دستاتو باز میکنی و اون بادی که میخوره تو کلت بهت حالی میکنه که چقد خوشحالی که ی روز این قله هارو بودی و حالا تنها رو اون قله وایستادی ...

پاشو پاشو که اگه پا نشی سرما میزنه بهت و دهنتو سرویس میکنه ...

الان اونجایی از فیلمه که بهش میگن نخواب تخواب اگه بخوابی میمیری...قصه ی تو هم همینه ...

بلند شو بلند شو هیشکی نیس دستتو بگیره خودت باید بلند شی...دستت رو بذار رو زمین و بهش تکیه کن و از جات بلند شو برفارو از رولباسات بتکون و عالی باش ...

علی باش ...

رها باش ... و همینطوری که تو راه ی چیزی میذاری تو دهنت که خالی نباشه همینطوری که هنذزفری تو گوشته و داری حرفای خوب گوش میدی حرکت کن ...

نمیدونم بعد از این تپه تا قله تپه ی دیگه ای هست یا نه اما مطمینم این تنها راه رسیدن به قله است تنها راهی که نیازمنده اینه که از جات بلند شی ...


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۱ آذر ۹۷ ، ۱۰:۳۴
پریسا