رشته ی وصال ابهام ها

هیچ اگر سایه پذیرد ما همان سایه هیچیم

رشته ی وصال ابهام ها

هیچ اگر سایه پذیرد ما همان سایه هیچیم

من اینجا رو درست کردم تا ازخودم از اتفاقا و از فکرام راجع به خودم، زمین و زمان بنویسم. امید دارم تهش که رسیدم اینا رو بچسبونم به هم بگم ببین چی شد اینجا رسیدی؟ و بعدش چشمامو ببندم و برم برای همیشه.

طبقه بندی موضوعی

آخرین مطالب

جنگ

جمعه, ۸ تیر ۱۳۹۷، ۰۶:۰۷ ب.ظ
جمعه 8 تیر 1397

به خودتون نگیرید اصلا با شما نیستم !

     ی دسته از آدما تو دنیا هستن که به جرات می تونم بگم بسیار و بسیار ازشون بدم میاد و معمولا باهاشون دچار مشکل میشم. البته احتمالا یک روزی پیدا می کنم که چجوری میشه باهاشون تعامل کرد! دسته ی مذکور غالبا ادم هایی اند که بسیار منفعت طلبن و فقط و فقط به خودشون فک میکنن، چه تو قرار گذاشتنا چه تو غذا خوردنا و چه تو هرچی دیگه، اینا به ادما نگاه ابزاری دارن، اشتباه نکنید دیدگاه حرفه ای و تعامل با ادم ها با ابزار فرض کردن اونا فرق داره، شما وقتی دیگران رو نردبان و پله و آچار می بینی فقط می خوای ازش استفاده کنی و اصلا به جبران و یا حداق قدر دانی اعتقاد نداری! دسته ی کذایی فکر میکنه که دنبا باید دور سرش بگرده و ذره ای به چیز دیگه فک نمیکنه مثلا به این که اقا آب و کم مصرف کن ! بخدا گند زدی به مملکت! بعد جواب میده که نه! پس چجوری بعد بیست دقیقه شستن باسن مبارک در توالت احساس تمیزی کنم؟

     همه ی ما مقداری از این ها رو داریم، نمیگم مهرطلب باشی و همه ی کاراتونو برای رضایت بقیه کنین، اصلا حرفم این نیست، اما لطفا نقطه ی مقابل این هم نباشید که تو بی رحمی بمیرید! به خودم اومدم و دیدم من کمی مهر طلبم و ازونور غالب ادم هایی که می بینم منفعت طلب! دچار حمله ی پانیک شدم از دستشون، یکی یکی خیلی از دوستامو از دست دادم چون دیگه نمی خواستم تو این حلقه ی مهرطلبی و منفعت طلبی بمونم، چون  حس میکردم آدم ها رو وقتی باهام صادق نبودن. اوایل فک میکردم قطع به یقین من مشکل دارم اما یکم بعد تر دیدم نه! من دارم درست بازی میکنم ویک این که همون ادم ها رو رفتار مشابه به شدت آزار میده، دو هم این که تعدادی دوست خوب دارم که با وجود قدمت کمشون شاید واسه دانشگاه و اینور اونور بودنشون اصلا شبیه اون یکیا نیستن و یعنی روابط دو سر راضی خوبی باهم داریم. این شد که  دوست قدیمی لزوما the best نیست!

    اما حرف اصلیم که امروز بهش فک کردم، چندروز پیش ی دوستی بهم گفت مادرپدرای ما خیلی بد بارمون اوردن، اونا خودشون نسلی ان که کلی فداکاری کردن و سختی کشیدن اما حالا گرگ بودن رو به بچه شون یاد میدن، این که اینجا قانون قانون جنگله. بعد نشستم واقعی بهش فک کردم..جنگ و انقلاب با نسل بزرگتر ما یعنی دهه چهل و پنجاه و شصت کاری کرده که منفعت طلب باشن، همه ی اون اتفاقا باعث شده اون ادما حالا بعد از دیدن این که نتیجه اصلا رضایت بخش نیست یا کلا به ادما به چشم دشمن نگاه کن و یا این که فقط بخوان نجات پیدا کنن و مقابل هم دیگه گرگ باشن! 

    طولی نمی کشه که ما ها هم مثل اون ها میشیم ما نسل جدید که داریم مواجه میشیم با چنین وضعیتی! خب طبیعیه! تو مملکتی که هشتاد درصد با گرونی سکه و دلار میرن  تو صف خرید دلار(اگرم پول نداشته باشن تو مقیاس کوچکتر این کارو میکنن) این که تو ازون ادمای 20 درصدی باشی نه تنها دردی رو دوا نمیکنه بلکه باعث نابودی در ازای هیچ پاداش تو میشه! خب اره ! درست فهمیدین به ته خط رسیدم و فک میکنم باید زیر و رو شه این مملکت و  مریضی سر تا سر بدنشو  گرفته!

    راستی از کدوم احساس امنیت حرف میزنیم؟

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۷/۰۴/۰۸
پریسا

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی