رشته ی وصال ابهام ها

هیچ اگر سایه پذیرد ما همان سایه هیچیم

رشته ی وصال ابهام ها

هیچ اگر سایه پذیرد ما همان سایه هیچیم

من اینجا رو درست کردم تا ازخودم از اتفاقا و از فکرام راجع به خودم، زمین و زمان بنویسم. امید دارم تهش که رسیدم اینا رو بچسبونم به هم بگم ببین چی شد اینجا رسیدی؟ و بعدش چشمامو ببندم و برم برای همیشه.

طبقه بندی موضوعی

آخرین مطالب

به آرامی آغاز به مردن میکنی

شنبه, ۲۳ تیر ۱۳۹۷، ۰۶:۰۸ ب.ظ

  دیشب دوباره به سختی خوابم می برد، و یک لحظه از خواب پریدم و پرش عضلاتم  رو تو قسمت ران پای راستم احساس کردم، همون لحظه مدام این فکر داشت توی سرم می چرخید... " ما برای همیشه زنده نیستیم" 

    ما برای همیشه زنده نیستیم و این یک واقعیت عجیبه ! نه تلخه نه شیرین ..فقط عجیبه.. چند روزیه که دارم به این فکر میکنم که من دارم طوری زندگی میکنم که انگار یک بار دیگه قراره زندگی کنم و این دنیا حالت کارآموزی داره برای یک دنیای دیگه... این درست نیست...

از همه چیز لذت می برم و همه چیز برام شگفت انگیزه اما این شگفت انگیزی طوریه که انگار دارم یاد میگیرم که برم ی جا دیگه استفاده کنم، بس که به یک سری اتفاق ها عمیق نگاه میکنم و توصیفشون میکنم.. شاید این دید نویسنده ها باشه که می نویسن تا بمونه برای نسل بعد و تا شاید یک روزی ازش استفاده بشه اما من که نویسنده نیستم.. من حالا یک مهندس عمرانم که سعی دارم چیزای مختلف رو تجربه کنم و یکم دنیا رو بهتر کنم... هنوز به نظرم عمران خوبه و فلسفه اش چیز درستیه ...اما فلسفه کجا و  اتفاقی که در واقعیت می افته چی....

    حالا چی؟ حالا که مرگ بیش از همیشه بهم نزدیکه چی؟  چقدر باید برم جلو...

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۷/۰۴/۲۳
پریسا

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی