رشته ی وصال ابهام ها

هیچ اگر سایه پذیرد ما همان سایه هیچیم

رشته ی وصال ابهام ها

هیچ اگر سایه پذیرد ما همان سایه هیچیم

من اینجا رو درست کردم تا ازخودم از اتفاقا و از فکرام راجع به خودم، زمین و زمان بنویسم. امید دارم تهش که رسیدم اینا رو بچسبونم به هم بگم ببین چی شد اینجا رسیدی؟ و بعدش چشمامو ببندم و برم برای همیشه.

طبقه بندی موضوعی

آخرین مطالب

نقاب

شنبه, ۱۴ مهر ۱۳۹۷، ۰۳:۲۱ ب.ظ

می دونی همش از ی نقاب شروع شد، 

یک روز از خواب بلند شدم و دیدم لازمه که اون نقاب های متروکه ی روی دیوار رو بزنم رو صورتم، یکیشون ررو برداشتمف شاد ترینشون رو و از اون روز پشت نقاب اشک می ریختم اما نقابم میخندید...من اخم می کردم و اون لبخند میزد. این طور ها هم نبود که کلا خودم ، خودم رو نبینم. بلکه سعی کردم حرف هامو بشنوم. انقدر که به خودم اومدم دیدم نقاب پیروز شد نقاب تونست بازی رو ببره و من کم کم شدم عین نقابم .. ی طورایی انگار 70 درصد نقاب ذوب شده روی صورتم و حالم خوبه ...

در نا امیدی بسی امید است :)

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۷/۰۷/۱۴
پریسا

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی