رشته ی وصال ابهام ها

هیچ اگر سایه پذیرد ما همان سایه هیچیم

رشته ی وصال ابهام ها

هیچ اگر سایه پذیرد ما همان سایه هیچیم

من اینجا رو درست کردم تا ازخودم از اتفاقا و از فکرام راجع به خودم، زمین و زمان بنویسم. امید دارم تهش که رسیدم اینا رو بچسبونم به هم بگم ببین چی شد اینجا رسیدی؟ و بعدش چشمامو ببندم و برم برای همیشه.

طبقه بندی موضوعی

آخرین مطالب

آسودگی

جمعه, ۳ مرداد ۱۳۹۹، ۰۳:۱۵ ب.ظ

یه چیزی توی دنیا هست که برام خیلی قشنگه و اون تجربه‌ی به تمام معنی "حس" هاست. فارغ از این که غمگینن یا شاد عصبانیتن یا حسادت یا هرچیز دیگه‌ای... 

دیروز صبح با خوابی بیدار شدم که وجودم رو از دلتنگی سوراخ میکرد.. خاطرات برام موج میزد و جای هرچیزی احساس میشد... میون این خاطرات یکی بود که حتی نمیتونستم بهش زنگ بزنم و باهاش حرف بزنم. باید میپذیرفتم که دیگه نیست و من اجازه ندارم بهش پیام بدم... چه شد؟ هیچی... حس کردم هرچیزی بر من گذشت و راحت و تنها به این دلیل اشک ریختم. چرا؟ چون اسمشه چون سوگواریه و کار دیگه ای نمیتونستم کنم. باید میباریدم تا رو به راه بشم... باید این اتفاق می افتاد. نمیدونم پست اینستام رو دید یا نا خود آگاه ولی همون موقع بهم زنگ زد. و تجربه های جدید دیگه. چشیدن حسی که باید کنترل زندگی رو بگیرم دستم . به این که من اراده دارم و ارادم این انتخابو کرده فارغ از این که حسم چی میگه و البته من هم این حس رو نادید نمیگیرم... و بعدش گرچه کمی افتادم اما حالم بهتر شد. خیلی بهتر. 

این تجربه ها رو دوس دارم اما افسوس که این ها تجربه های شخصی اند. نمیشه به کسی تعمیممشون بدم نمیشه در اختیار کسی قرارشون بدم و نمیتونم ازشون استفاده ای بکنم...

موافقین ۱ مخالفین ۰ ۹۹/۰۵/۰۳
پریسا

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی