رشته ی وصال ابهام ها

هیچ اگر سایه پذیرد ما همان سایه هیچیم

رشته ی وصال ابهام ها

هیچ اگر سایه پذیرد ما همان سایه هیچیم

من اینجا رو درست کردم تا ازخودم از اتفاقا و از فکرام راجع به خودم، زمین و زمان بنویسم. امید دارم تهش که رسیدم اینا رو بچسبونم به هم بگم ببین چی شد اینجا رسیدی؟ و بعدش چشمامو ببندم و برم برای همیشه.

طبقه بندی موضوعی

آخرین مطالب

خستگی

سه شنبه, ۷ بهمن ۱۳۹۹، ۱۱:۱۶ ب.ظ

خسته شدم. دل تنگم و به معنای واقعی کلمه دلم گرفته. از بی کسی و تنهایی اینجا. از این که خونم همش و کمترین ارتباطی با کسی ندارم با کسی دوست نیستم به اون صورت بیرون نمیرم. 

انگار زندگیم تغییر کرده. حالم نا خوشه. 

با این که 4 ماهشو ایران بودم الان حس میکنم نبودم. حس میکنم یک سال اینجا تنها بودم. و ...

مثل انفرادی میمونه روزا. همش تو یه اتاق تنها. صبح و شب جات عوض نمیشه ادمی رو نمیبینی. کاری نمیکنه. تولیدی نداری. انگیزیه ای نداری. 

ملال شوپنهاور شاید. 

میدونم باید زحمت بکشم و ازین حالت بیام بیرون. اره باید بتونم. ولی سخته. دیروز کلی فیلم و سریال دیدم. دلم نمی خواد مثل قبل تر ها محبت رو گدایی کنم یا حال خوب رو از پارتنرم بخوام. به خاطر همین چیزی بهش نگفتم. و می خوام که عادت کنم به این شرایط. اگه هر آن بذاره بره و دیگه نخواد چی به سرم میاد؟ باید حواسم باشه که دوباره مثل قبل نشه. و هوشیارم نسبت بهش. صبح بلند شدم و کمی چرخیدم بعد افتادم به جون خونه و انجام دادن کارای عقب افتاده ی چند روزه. کف زمین رو پاک کردم. توالتو تمیز کردم. یه عالمه ظرفمو شستم. لباسارو شستم. آشپزی کردم و بعدش حالم خوب شد. صورتمو بند انداختم. نهارمو خوردم و گفتم یه چرتی بزنمو بیام بشینم برنامه ریزی کنم که دوساعت خوابیدم و وقتی بلند شدم دلم گرفته بود. بغض. کاش میتونستم گریه کنم که خالی شم. نکردم. از خونه زنگ زدن. دور هم بودن. خوش به حالشون. کاش بتونم موثر باشم. نیستم. 

باید برنامه ریزی کنم. و حواسم به همه ی این شرایط باشه. میخوام راحت باشم تو نوشتن اینجا برای خودم از روزمرگی ه چون لازم دارم حرف بزنم کاری ک این روزا داریم نمیکنیم. باید این وضعو برای خودم بهتر کنم. میشه بالاخره. 

نوشتن همیشه به بهتر شدن حال کمک میکنه. باید بهتر شم. از فردا شروع میکنم مرتب جلو رفتن رو. مرتی زبان خوندن کار اپلای کردن و درس خونددن و ورزش کردن. اهان یه چیزی باید به برنامم اضاف کنم و اون اینه که ارتباطم با ادما حفظ شه. ارتباطمو با ادما حفظ کنم. 

 

ولی عزیزم روزای سختیه. کاش سخت تر از این نشه 

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۹/۱۱/۰۷
پریسا

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی