رشته ی وصال ابهام ها

هیچ اگر سایه پذیرد ما همان سایه هیچیم

رشته ی وصال ابهام ها

هیچ اگر سایه پذیرد ما همان سایه هیچیم

من اینجا رو درست کردم تا ازخودم از اتفاقا و از فکرام راجع به خودم، زمین و زمان بنویسم. امید دارم تهش که رسیدم اینا رو بچسبونم به هم بگم ببین چی شد اینجا رسیدی؟ و بعدش چشمامو ببندم و برم برای همیشه.

طبقه بندی موضوعی

آخرین مطالب

سرگیجه

چهارشنبه, ۲۲ بهمن ۱۳۹۹، ۰۲:۳۳ ب.ظ

دنیا دور سرم می‌چرخه و به تصویر خودم توی شیشه‌ی پنجره نگاه می‌کنم. 

حالا به جای دخترک همیشگی، زنی بالغ سراسر شور زندگی میبینم. زنی که می‌رقصه، می‌خنده و شاده. شاد؟ به چرخش سرم فکر می‌کنم. نه این شادی نیست، شاید بشه اسمشو مستی گذاشت. مست از زندگی‌ای که درون رگ‌هام جریان داره و حالا دیگه کسی جز خودم کنترلش نمی‌کنه.

فکر می‌کنم تا چند سال آینده مست باشم. و خوشا این مستی که درد رو قشنگ می‌کنه، که عقل رو روشن می‌کنه دل رو پرشور میکنه...

 

بیاید با من حدیث از مطرب و می بگین و راز دهر کمتر بجویید لطفا:)
چرا؟ 

چون که کس نگشود و نگشاید به حکمت این معمارا رفقا!

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۹/۱۱/۲۲
پریسا

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی