رشته ی وصال ابهام ها

هیچ اگر سایه پذیرد ما همان سایه هیچیم

رشته ی وصال ابهام ها

هیچ اگر سایه پذیرد ما همان سایه هیچیم

من اینجا رو درست کردم تا ازخودم از اتفاقا و از فکرام راجع به خودم، زمین و زمان بنویسم. امید دارم تهش که رسیدم اینا رو بچسبونم به هم بگم ببین چی شد اینجا رسیدی؟ و بعدش چشمامو ببندم و برم برای همیشه.

طبقه بندی موضوعی

آخرین مطالب

او

چهارشنبه, ۵ خرداد ۱۴۰۰، ۰۴:۰۰ ب.ظ

دوستش دارم، بیشتر از آنکه خودش بداند. بیشتر از آنچه که حتی در تصورش بیاید. دوستش دارم و باید از او دل بکنم. دوستش دارم و میخواهم که در حسرت یک نعره ی مستانه نگذاردم. دوستش دارم و ....

با کاری که امروز کردم تموم دوست داشتنم رو، خوشحالی م رو. همه رو ریسک کردم. همه رو. 

برای چی؟ کجا ریدن برام؟ کجا دوستم دارن؟ کجا کسی ککش میگزه نباشم؟ اونم گفت دو هفته فرصت بده. ولی من خوب میدونم بعد این دو هفته چی میشه. اون میشینه با خودش فکر میکنه میبینه خب نمیتونه بزنه زیر همه چی. میبینه احتمالا یکم سرویس میشه ولی به زندگی برمیگرده. و بعد به راحتی دل میکنه. دل میکنه. کاری که همشون میکنن. به عشق افسانه ای دیگه اعتقادی ندارم. اما اونو دوست دارم میپسندمش و به این شک ندارم. چقدر باید ریسک کنم در این زمینه؟ چقدر میتونم از خودم بذارم؟ اتفاق بدی که قراره تهش بیفته رو فقط میشه عقب انداخت، نمیشه جلوشو گرفت. 

نمانده در دلم دگر توان دوری...

تو ای طلوع ارزی خفته بر باد...

بخوان مرا تو ای امید رفتته از یاد...

 

موافقین ۲ مخالفین ۰ ۰۰/۰۳/۰۵
پریسا

نظرات  (۱)

سلام

فضای رایگان آپلود فایل و آپلود عکس اشتراک گذاری ویدیو...اهنگ...فایل


https://98share.com/

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی