رشته ی وصال ابهام ها

هیچ اگر سایه پذیرد ما همان سایه هیچیم

رشته ی وصال ابهام ها

هیچ اگر سایه پذیرد ما همان سایه هیچیم

من اینجا رو درست کردم تا ازخودم از اتفاقا و از فکرام راجع به خودم، زمین و زمان بنویسم. امید دارم تهش که رسیدم اینا رو بچسبونم به هم بگم ببین چی شد اینجا رسیدی؟ و بعدش چشمامو ببندم و برم برای همیشه.

طبقه بندی موضوعی

آخرین مطالب

رسیدن که موندگاره

دوشنبه, ۱۱ مرداد ۱۴۰۰، ۰۲:۳۳ ب.ظ

دیروز رسیدم. اینبار بعد از تجربه ی بارهای قبل سریع وسایلمو چیدم. خداروشکر ایزا هم اینجا بود و مانع دلتنگی و تنهاییم شد. حالا همه چی رو چیدم جز اشپزخونه. نشستم پای میز. جا افتادم. یه حسی بهم میگه دیگه مثل قبل نخواهد شد... دیروز تازه وقتی رسیدم به مترو دلم اشوب شد. دلم گرفت. اما نذاشتم جا خوش کنه... نذاشتم کم بیارم...خداکنه همه چی اونجور که باید پیش بره...

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۰/۰۵/۱۱
پریسا

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی