دوباره اشک
امروز بعد از یک هفته برای اولین بار اشکم درومد. از طرف کسی که فکر میکردم دوستم داره. اما سوال اینه که ایا کسی که دوستت داره باعث اشکت میشه؟ ایا دوست داشتن اشک تو رو در میاره؟ نه! قطعا نه... شاید تقصیر منه که با ادمایی مراوده کردم که اشکمو دراوردن.
نباید خودمو شادیمو زندگیمو ببندم به کسایی که ادعا کردن دوسم دارن ولی بعدش دیگه نداشتن، بعدش پشیمون شدن... بعدش... چرا وقتی مطمئن نیستن ادما این دو کلمه رو میگن؟ میترسن از دست بدن اگه نگن؟
ترس عجیبی به جونم افتاده...ترس خیلی عجیبی. که کاش هیچ وقت به وقوع نپیونده. که واقعا دیگه دنیا روی بدی بهم نشون داده اگه این اتفاق بیفته...
مدام با خودم تکرار میکنم. من پیشتم پریسا، من نمیذارم پشتت خالی شه. باهم میگذریم باهم ازین سختی هم میگذریم.
سرنوشت ما هم اینطوری رغم خورده... هرچقدر عقبم رو نگاه میکنم من اشتباهی نکردم. این بار دیگه من هیچ اشتباهی نکردم...پس تقصیر تو نیست. زندگیه با تمام بالا پاییناش با تموم نامردیاش...